امکان مشاهده آنلاین فیلم و ویدیو

http://s6.picofile.com/file/8179250634/rasool.mpg.html

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::معرفی شهیدان زواره
::شهداء شرمنده ایم
:: عطر کربلا
::نوای محرم
::احادیث و منظرها
::شعر در متن
::جملاتی زیبا در متن شهداء
::اس ام اس درباره شهداء
::پیامک مذهبی
::تصاویر
::شهیدان
::دفاع مقدس
::مذهبی
::نرم افزاروکدجاوا مذهبی برای وبلاگ و وب سایت
::حجاب و بی حجابی
:: زمزمی از نور
::اهمیت نماز
:: محبان الائمه
::زندگینامه مداحان بزرگ
::دفاع مقدس
::خاطراتی زیبا
::زندگینامه شهیدان
::وصیت نامه شهیدان
::اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
::درد و دل
::نوشته دل
::تقدیم به مناسبت
::دانلود مداحی وکلیپهای مذهبی
::قالب و قاب وبلاگ
::دعا و مناجات
::قرآن کریم


زواره نیوز
هيئت عاشقان حسين(ع) زواره
سردار شهید مصطفی زواره ای
آخرین منجی ... آخرین یار♥
دانلود نرم افزار روایت عشق
گالری تصاویر شهدا.......... - شهداء
شهداء شرمنده ایم
هیئت جوانان محبان الشهداء زواره - آپارات
هیئت جوانان محبان الشهداء زواره
افسران - قطعـــــه شهـــــــــــــدا
تصاویری از شهداء زواره
تصاویر/ درد دل با شهدای گمنام
پیوند با شهدا تنها راه تحقق اهداف نظام است
حصول طهارت با رمضان و شروع پیوند با شهدا
وصیت نامه
به یاد شهیدان
دانلود مداحی شهدا با صدای گرم مداحان اهل بیت (ع)
یاران چه غریبانه-حاج مهدی سلحشور
دانلود مداحی مداحان در مورد شهدا
شهداء ایران
شهیدان
ساختن وبلاگ
شماره پیمان کارها
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: استاد رسول ناجی زواره

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 1330
بازدید کل : 302130
تعداد مطالب : 770
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


....
...

سفارش کد آهنگ
...

کد حرکت متن دنبال موس ..... دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

... دریافت کد خداحافظی ... دریافت کد قفل کلیک راست چت روم ... ...







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


مادر...
خداوندا
 
زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
 
 
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است .......!
 
 
امام صادق علیه السلام :
 
اگر دوست دارى كه خداوند عمرت را زیاد كند، پدر و مادرت را شاد كن.
 
 
 


:: موضوعات مرتبط: زمزمی از نور، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 31 / 3 / 1393


خدایا.....  
   
   
یاریم کن نگاهم....... در افق این فضای مجازی........ جز برای تو...... نبیند

و انگشتانم ......... جز برای تو ....... کلیدی را نفشرند..



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، دعا و مناجات ، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 1 / 3 / 1393


خدایا...

گفتم: خسته‌ام

گفتي:لاتقنطوا من رحمة الله

.:: از رحمت خدا نا اميد نشيد(زمر/53) ::.


گفتم: هيشکي نمي‌دونه تو دلم چي مي‌گذره

گفتي: ان الله يحول بين المرء و قلبه

.:: خدا حائل هست بين انسان و قلبش! (انفال/24) ::.


گفتم: غير از تو کسي رو ندارم

گفتي: نحن اقرب اليه من حبل الوريد

.:: ما از رگ گردن به انسان نزديک‌تريم (ق/16) ::.


گفتم: ولي انگار اصلا منو فراموش کردي!

گفتي: فاذکروني اذکرکم

.:: منو ياد کنيد تا ياد شما باشم (بقره/152) ::.


گفتم: تا کي بايد صبر کرد؟

گفتي: و ما يدريک لعل الساعة تکون قريبا

.:: تو چه مي‌دوني! شايد موعدش نزديک باشه (احزاب/63) ::.


گفتم: تو بزرگي و نزديکت براي منِ کوچيک خيلي دوره! تا اون موقع چيکار کنم؟

گفتي: واتبع ما يوحي اليک واصبر حتي يحکم الله

.:: کارايي که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (يونس/109) ::.



گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچيک... يه اشاره‌ کني تمومه!

گفتي: عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لکم

.:: شايد چيزي که تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.



گفتم: انا عبدک الضعيف الذليل... اصلا چطور دلت مياد؟

گفتي: ان الله بالناس لرئوف رحيم

.:: خدا نسبت به همه‌ي مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.


گفتم: دلم گرفته

گفتي: بفضل الله و برحمته فبذلک فليفرحوا

.:: (مردم به چي دلخوش کردن؟!) بايد به فضل و رحمت خدا شاد باشن (يونس/58) ::.


گفتم: اصلا بي‌خيال! توکلت علي الله

گفتي: ان الله يحب المتوکلين

.:: خدا اونايي رو که توکل مي‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.


گفتم: خيلي چاکريم!

ولي اين بار، انگار گفتي: حواست رو خوب جمع کن! يادت باشه که:


و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره
.:: بعضي از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت مي‌کنن. اگه خيري بهشون برسه، امن و آرامش پيدا مي‌کنن و اگه بلايي سرشون بياد تا امتحان شن، رو گردون ميشن. خودشون تو دنيا و آخرت ضرر مي‌کنن (حج/11)



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 25 / 7 / 1392


اگر...



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 23 / 7 / 1392


لااقل یکی از این جمله ها را به انتخاب خودت حفظ کن و به کار ببر

 
 

   1- قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را !
                        این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !!


 
  2- یک قلــب پـــاک؛
                        از تمــــام مــعـــــابـــد و مســـاجــــد
                        و کلیـــســـا هــــای دنیـــــا مــقـــدس تـــر است ...


 
  3- این روزها دلگرمی میخواهم وگرنه چیزی که زیاد است سرگرمی...


 
4- برای كشتیهای بی حركت............موجها تصمیم می گیرند.....


 
  5- باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند


 
  6- همیشه دلتنگی به خاطر نبودن كسی نیست
      گاهی بخاطر بودن كسی ست
        كه حواسش به تو نیست ..........


 
   7- سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست


 
8- ازعصبانیت آدمایی که همیشه مهربونن خیلی بترسید
   چون وقتی عصبانــــــــی میشن

دیگه نمیتونن لبخند بزنن..       


 
  9- از خدا پرسید: اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای آرزو کردن چه سود دارد؟  خدا گفت: شاید در سرنوشتت نوشته باشم; هرچه آرزو کرد!!!


 
  10- احساس من قیمتی داشت که برای پرداخت آن تو فقیر بودی �


 
11- موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت، مقدمه گستاخی است ..


 
    12- زمان آدم‌ها را دگرگون می‌کند اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه می‌دارد.
  هیچ چیزی دردناک‌تر از این تضاد میان دگرگونی آدم‌ها و ثبات خاطره نیست!


  13- آدمهایی که عشقشونو مثل کانال تلویزیون عوض میکنند،
                        آخرش باید بشینن برفک تماشا کنند ....!!


 
  14- خودمان را با جمله " تا قسمت چه باشد " گول نزنیم...
                        قسمت، اراده من و توست...


 
  15- خیـلی احمقیـم اگه فکر کنیـم آدمـا، تـوی شوخـی دلشـون نمی شکنـه


  16- همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی... با آمدنش غافلگیرمان کند!!!


  17- زمانی كه خاطره هایت ازامیدهایت قویتر شدند پیــــــــــر شدنت شروع میشود ...


 
  18- روزی کسی را پیدا خواهید کرد که گذشته تان برایش اهمیتی ندارد چون می خواهد آینده تان باشد...


 
  19- حسادتِ دوست، از رقابتِ دشمن بدتره !


 
  20- اگه اولش به فکر آخرش نباشی ....آخرش به فکر اولش میفتی !!!


 
  21- به جای پاک کردن اشکهایتان، آنهایی که باعث گریه تان میشوند را پاک کنید.


 
   22- و چقــــــدر دیر می فهمیم

   که زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر  گذشتنش هســتیم.. .




:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 23 / 7 / 1392


ازخدا خواستن...

ازخدا خواستن عزت است

اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است

از خلق خدا خواستن خفت است

اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است

پس هر چه می خواهی از خدا بخواه

و در نظر داشته باش که

برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست

پس با خدا باش و پادشاهی کن 

بی خدا باش و هرچه خواهی کن



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 23 / 7 / 1392


نماز دو نفره

خــــدایا

دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...

فقط من باشم و تو !!!!!

 



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 23 / 7 / 1392


حالا که دارم میگم بزارید از اینا هم بگم

 

 


فقراینه که 2 تا النگو توی دستت باشه و 2 تا دندون خراب توی دهنت !

فقر اینه که رژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه !

فقر اینه که فاصله لباس خریدن‌هات از فاصله مسواک خریدن‌هات کمتر باشه !

فقر اینه که بهترین لباسها و آرایشت و عطرت مال از خونه بیرون رفتنه 

اما شب‌ها تو خونه لباس کهنه بپوشی و بوی کرمهای عجیب و غریب بدی !

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی !

فقر اینه که وقتی بهت میگن حجاب واجبه ،جبهه بگیری و بگی کجا نوشته ؟تو خیلی فقیری خیلی

 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و بی حجابی، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 23 / 7 / 1392


اگر نمیتوانیم

 

 

اگر نمیتوانیم در ماه محرم زنجیر بزنیم، سینه بزنیم و یا اشک بریزیم،                                   

میتوانیم زنجیر از دست و پای كسی باز كنیم ،                                                                 

سینه دردمندی را از غم و آه پاك کنیم                                                                           

اشك ازچهره مظلومی پاك كنیم ، آن وقت با افتخار بگوییم                                                  

((یاحسین))

                                                                                          



:: موضوعات مرتبط: عطر کربلا، نوای محرم، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


خطا از من است

خطا از من است، می دانم.


از من که سالهاست گفته ام 
“ایاک نعبد”


اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”
اما به دیگران هم تکیه 
کرده ام

اما رهایم نکن

بیش از همیشه دلتنگم

به اندازه ی تمام روزهای 

نبودنم



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


درك غم و رنج علي جانكاه است...

 

_ چند وقت است به آينه نگاه نكرده اي؟

_ چطور؟!

_ موهاي سر و صورتت دارد همرنگ دندانهايت مي شود!

_ بنظرت نشان چيست؟

_ نشان اينست كه بر اسب سركش قدرت لگام زده اي

تو سوار بر قدرتي ، نه قدرت سوار تو...

مردان بزرگ زير بارهاي بزرگ سر خم نمي كنند ، موي سپيد ميكنند...

_ بر عدل حكومت كردن ، مثل گردن نهادن بر لبه ي تيز شمشير است

لحظه اي غفلت كني ، شاه رگت پاره مي شود.

هر چه در كار حكومت پيش مي روم ، مظلوميت "علي " برايم ملموس تر مي شود

درك غم و رنج علي جانكاه است... 

كم ترين اثرش سپيد كردن موي است... 




:: موضوعات مرتبط: احادیث و منظرها، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


بشکند قلمی ...



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


ای کاش...



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


چرا باید از یاد خدا غافل باشیم؟؟؟؟

 

میگن باهرکی دوست بشی شکل وفرم اونو میگیری یک لحظه فکر کن ببین اگه باخدا دوست بشی چه شکل وفرمی میگیری؟؟؟؟


آره به اینم فکر کن که باران رحمت خدا همیشه می بارد تقصیر ماست که کاسه هایمان را برعکس گرفته ایم!!!



آره به اینم فکر کن که وقتی داری گناه میکنی چپ و راست رو نگاه میکنی. چی میشه .یکبار هم بالارو نگاه کنی...!!!

هنگامی که در سکوت شب گوش فرا میدهی خواهی شنید که کوه ها و دریا ها و جنگل ها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش میکنند...

اما ما انسانها چرا باید از یاد خدا غافل باشیم؟؟؟؟

 



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


دختـــــری از جنـــس زهرا(س)

من دخترم...
دختری از جنس زهرا(س) که برای حفظ چادرش محسنش را داد.
زهرایی که برای حفظ چادرش بین دو در سوخت اما چادراز سر نینداخت.
من دخترم...
دختری از جنس زینب(س) که در قتلگاه هم حسین (ع)را تنها نگذاشت.
من دخترم ...
دختری از جنس مادرم..
دختری از جنس دختران پاک ایران زمین!!!



:: موضوعات مرتبط: حجاب و بی حجابی، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


خداوند

خداوندا…
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم…
اما خوب یادم هست هرگاه که گم شدم، دستم در دست تو نبود…
::
::

قطاری سوی “خدا” میرفت، همه مردم سوار شدند…
به بهشت که رسیدن همه پیاده شدن و فراموش کردن که مقصد “خدا” بود نه بهشت
::
::
تو اگر دلگیری
لحظه ای چشم ببند
اندکی اشک بریز و بخوان نام مرا
به تو من نزدیکم
نام من یزدان است
لقبم ایزد پاک
تو مرا زمزمه کن …
خواهم آمد سویت
بی صدا یادم کن
یا که فریادم کن
که منم منتظر فریادت !

عشق همان خداست چون شریکی ندارد …
.
.
ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺠﻮﯾﯽ ، یک ﻟﺤﻈﻪ ﺍی ﻣﺠﻮﯾﺶ
ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﯽ ، یک ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﻣﺪﺍﻧﺶ
.
.
دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم !
وقتی محبت کردم و تنها شدم
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید …
.
.
وقتی احساس کردی گیر افتادی و دیگه هیچ راهی نیست که خارج بشی ، اجازه بده خدا وارد بشه !!!

 


:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


دردو دل من با اسمان

شبها آسـمان با من همـرآه اَست!

دَستم را میگیرد و میگوید بیآ با هم برویم....

گفتم:اِی آسمان مشکی شَب

من اِنسانم و تو آسمان...

شباهتماندر چیست؟

گفت:آن روز هایی کـه مردم اینقدر مشغول کارشان هستند و مرا نمیبیــــنند تو بیا جای من..

صورتت شود جای ماه من...

و چادرت هم آسمان من

این را که گفت لبخندی زدم و گفتم:همیشه با تو خواهم ماند آسمان مشکیـــــــ من...

 

 


:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


چادر…

چادر…

چقدر دوستش دارم…
ازهمین اول بگویم:شاید کسانی کلامم را در ترازوی اقرار بخوانند،اما! می گویم…چون،چشمهایم از شوق چادر پر است!!
حرفهایم حرف دل است..بین من و چادرم!نه قصد مرزبندی دارم و نه نتیجه گیری..فقط “دل”..”دل”

چادر..
چادر دلیست…حجابی کاملا دلی…چادردلیست..مثله لباس احرام…رنگش اعجاز آفرین است…سیاه! میدانی چرا؟باهمین سیاهیش تو را غرق سفیدی میکند!
چادر اعجاز زن است.. میدانی چرا؟که سنگینی اش تو را آنقدر سبک می کند که با نسیمی ملایم به آسمان هفتم میرسی..
دوستش دارم…به قدری که گاهی بااو خلوت میکنم…دوستش دارم به قدری که گاه گاه تنها مرهمم بوییدن او می شود..دوستش دارم…به قدری که آنرا درآغوش میکشم و آنجاست که نمیدانم تماما گوش شوم یا تمام زبان!
دوستش دارم..
دوستش دارم..
راز بین من و چادرم تا ابد مگو می ماند!محرم راز فقط همانست که لذت درآغوش کشیدن چادر را چشیده باشد..نه!آنهم یارای درکش را ندارد!فقط بین من و چادرم…هرکس با چادرش عهدهای نهان دارد…عهدهایی که هرکسی را محرم شنیدن نمیدانند..

نمیدانم این یک قواره پارچه مشکی چه میکند؟چه می کند که سیاهی هایم را به سفیدی مبدل می کند؟چه می کند که تا لحظه ای که درپناهش هستم لحظه ای حس”غرور”از من دور نمی شود!
چه می کنی ای چادر!که در قاب تو دلم لطیف تر می شود و چشمهایم زیباتر می بیند و گوشهایم آهنگین تر می شنود و زبانم عاشقانه تر می سراید..
چادر…
رفیق شفیق من..ای سیاه ردای احرام من…ای محافظ قلبم…ای تک همسفر جاده عشق…
سیاهیت را دوست دارم..سیاهیت به سفیدی دلم بعد از پوشیدن تو می نشیند!..
ای آراستگی محض…تورا جز به بهای”جان”نمی فروشم…

………..باقی اش بماند بین “من” و “تو”

 



:: موضوعات مرتبط: حجاب و بی حجابی، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 22 / 7 / 1392


نگاه خدا(شهید عبدالحمید دیالمه)

   چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند ،در تمام مدت سرش بالا نیامد...

 نگاهش هم به زمین دوخته بود..

خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم:

 تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمی ندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک ومتعصبی و اثر حرفات کم شه..

گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند!!!!



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


همراه همیشگی..

 گاهـــي

كسي همراهيـَت نمي كند

كسي تو را نمي فهمد

كسي هم قدمـت نمي شود

خستـه مي شوي از همه چيـز

مي خواهي از ايـن دنيــا پيــاده شوي

سخـت است...

و مـــن اين روز ها

هم چنــان قدم مي زنم

با همــآن همـراه هميشگي

«حريم مشكي من»

چــادرمـــ!




:: موضوعات مرتبط: حجاب و بی حجابی، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


آقا اجازه

من می خواهم در آینده شهید بشوم برای اینكه...
معلم كه خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف مهدی و گفت: «ببین مهدی جان! موضوع انشاء این بود كه در آینده می خواهید چه كاره بشین، باید در مورد یه شغل یا یه كار توضیح می دادی.
مثلا، پدر خودت چه كارست؟ »
آقا اجازه
شهید شده!



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


نمی دانم...

نمی دانم دست یا پا ؛

ولی می گفت گیر است

شاید هم هر دو را می گفت

حالا ماندم کدامشان گیرتر بود ؟

آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که سرم بود ؟

به هر حال احساس می کردم که پای او بیشتر گیر است تا پا و دست من .

البته از شما چه پنهان ، چادرم هم گیر هست

چشم های هرزه در تاروپودش گیر می کند…

 


...



کاش دنیا برعکس بود ، آدما غربی نمی شدند ؛ غربی ها آدم می شدند .



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، حجاب و بی حجابی، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


ای خدای بزرگ...

آنچنان عشق خود را در دل ما جایگزین کن که جایی برای دیگری نماند...
آنچنان روح ما را تسخیر نما که هوای دیگری نکند...
آنچنان همه هستی ما را از وجود خود پر کن که از همه کس و از همه چیز بی نیاز باشیم...
آنقدر به ما معرفت ده که جز تو کسی را نپرستیم...
آنقدر به ما عزت ده تا در برابر هیچ طاغوتی به زمین نیفتیم...
آنقدر به ما شجاعت ده که در مقابل هیچ ظالمی تسلیم نشویم...

شهید چمران



:: موضوعات مرتبط: زمزمی از نور، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


شهدا

مادر گفت:
مادر جان بيا ناهار بخوريم
پرسيد:
ناهار چي داريم مادر؟
گفت:
باقالي پلو با ماهي
با خنده رو به مادر کرد و گفت:ما امروز اين ماهي هارو ميخوريم و يه روزي اين ماهي ها ما رو ميخورند...

چند سال بعد...
والفجر8...
درون اروند گم شد.
مادر تا آخر عمرش ماهي نخورد.



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، دفاع مقدس، خاطراتی زیبا، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


محمدرضا نمکی

شهید خلبان محمدرضا نمکی
 
در آتش عشق سوختن چه حالی دارد... ققنوس وار زندگی کردن را چه کسی درک می کند... 
 
فقط می توان بگویم از نگاه عاشقانه تو، از نگاه پدرانه ات شرمنده ام...
 
لحظه عروجت چه زیباست، سوخته ای اما زیبا تر به نظر میرسی اگر با چشم دل نگاهت کنم سرشار از نور است پیکر پاکت 
 
و اگر با چشم ظاهر بین دنیا نگاهت کنم میترسم ...
 
چشم ظاهر را کور کرده ام تا بتوانم با چشم های دلم نظاره گر پیکرت باشم
تا ببینم که چگونه حافظان حرم ستر و عفاف ملکوت برای بردنت از یکدیگر پیشی میگیرند ...
تا بگویند به حضرتش که بنده ای از مخلص ترین بنده هایت را آورده ایم تحویل بگیر 
روحی این چنین پاک را ... و خداوند شاید با لبخندی و اشکی نهان در چشم به تو ببالد و تو را در آغوش گیرد... 
 
چطوری میتونیم عکس پیکر سوخته ی برادر شهیدمون رو که ذره ذره به خاطر اسلام و ایران عزیزتر از جانمان ملکوتی شد ببینیم و کاری کنیم که دشمن شاد بشه؟
 
ایرانم سربلند باش مانند همیشه ی تاریخ چرا که حاضریم تا دنیا دنیاست برای سربلندی تو و اسلاممان بسوزیم مثل این مرد آسمانی مثل این برادر شهیدمان 
 
سبا از پدر فقط عکس پیکر سوخته ای به یادگار دارد....
 


:: موضوعات مرتبط: شعر در متن ، دفاع مقدس، زندگینامه شهیدان، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


امروز...

مروزصدای آهنگهای لس آنجلسی آن قدر بلند است که فریادهای«حاج مهدی باکری» به گوش نمی رسد!!!

امروزهمه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!

امروزنام شهید رابرای اینکه بچه ها خشونت طلب بارنیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین وجاویدمی گذارند!!!

امروز ستارگان هالیوود آنقدرزیادند که دیگر کسی ستارگان درخشان کربلای ایران را نمی بیند!!!

امروزهمه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای شهدا به ارث رسیده است!!!

امروزجانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!

امروز کسی نمی داند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!

امروزکسی نمی داند، شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری، برادرش حمید باکری را جاگذاشت و رفت!!!

امروزکسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!

امروز کسی نمی داند تکه های پیکر شهيدي را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!!

امروز مانتو ها روز به روز تنگ تر و کوتاه تر می شود!!!

امروز قرن ۲۱ است!!!

امروز اصلا شهیدی نیست که بخواهد ما را ببیند!!!

 

 



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، حجاب و بی حجابی، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


شرمنده ام فقط همین....

یادمان باشد بودند,

بودند کسانی که بر خاک افتادند,

تا بر خاک نیفتیم.



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


نیایش


خدایا ما را ببخش. گناهانی که مارا احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم گناهانی که میکنیم
و با هزار قدرت عقل توجیه میکنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم......

نیایش شهید چمران....


:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


قرار ما در ملکوت... .

برایم نذر میکنند که تو کمرنگ شوی در نفسهایم...
.
و تو چه زیبا اجابت میکنی مصلحتشان را و من هنوزهم درد میکشم...
.
سال ها از تو دورم... شاید تو می دانی من از جانت چه میخواهم
.
جوابش را فقط تو میدانی و خودت هم خوب میدانی که اگر نیایی...اگر نیایم...
.
قسم قسم که خدای تو خدای من هم هست باشد!!! باشد...
.
من هم خدایی دارم بگذار من درد بکشم مثل همیشه
.
این روزها زیبایی لبخندت در کمرنگ بودنش است اما من...
.
نه از تو می گذرم و نه از غروب دیارت...
.
قرار ما در ملکوت...



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


شهداءشرمنده ایم

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 یاران چــه غــریبانــه

رفتند از این خانه

هم سوخته شمع او

هم سوخته پروانه

 سلام بر تمامی شهدا از صدر اسلام تا کنون

سلام بر شهدای دفاع مقدس

شهدای عزیز دلم گرفته  دوست دارم باهاتون دردو دل کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم اصلا میدونید چیه جز شرمساری چیزی بر زبانم جاری نمیشه

شاید خیری باشه

شهدا شرمنده ایم که جامعه به فساد کشیده شده

شرمنده ایم که بی حیایی و بی عفتی مایه مباهات شده

شرمنده ایم که ارزش آدمها رو به جیبشون میدونیم

شرمنده ایم که تلاش برای قرب الهی تبدیل شده به تلاش برای کسب سود بیشتر به هر طرق ممکن

شرمنده ایم که امر به معروف و نهی از منکر در میانم مرده

شرمنده ایم که سیدعلی تنها شده

شرمنده ایم که خانواده های شما رو به امان خدا گذاشتیم

شرمنده ایم که شما دیگر جایی بین ما ندارید

شرمنده ایم که ارگان مقدس بسیج را لوث کردیم

شرمنده ایم شرمنده ایم که به مقدساتمان توهین می شود و ما ساکت می نشینیم

شرمنده ایم که جز غصه خوردن کار دیگری بلد نیستیم انجام بدیم

شرمنده ایم که دیدن منکر و گناه برایمان عادی شده

شرمنده ایم که خونتان را پایمال کردیم

شرمنده ایم که جز شرمساری چیز دیگری برای گفتن نداریم

باز هم می گویم :شرمنده ام شرمنده ام شرمندم



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، شعر در متن ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


التماس دعا
رفقا قسمتون میدم به شهدا

دعام کنین!

شهدا قسمتون میدم به حضرت زهرا(س)

دعام کنین!



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 21 / 7 / 1392


مشتی خاک به پیشگاه خدواند متعال

به گلزار شهدای قزوین که بروی هنگامی که از کنار قبور مطهر شهدا عبور می کنی و به تصاویر آسمانی شهدا نظاره می کنی و زیر لب فاتحه ای می خوانی ، از جوار مزار شهید عباس بابایی که عبور کنی  به قطعه 7 ردیف 2 می رسی که ناگهان سنگ مزار شهیدی نظرت را به خود جلب می کند که رویش نوشته شده ((مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال)) . درست او کسی نیست بجز سینه زن ابا عبدالله حسین (ع) شهید علی قاریان پور . که گفته است : به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید، می خواهم همچون دهها شهید دیگر گمنام باقی بمانم؛ اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید:  (( مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال )) 

         

 شهید علی قاریان پور

متولد: 1343 قزوین

شهادت:1365/12/10

محل شهادت:شلمچه



:: موضوعات مرتبط: عطر کربلا، دفاع مقدس، زندگینامه شهیدان، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 20 / 7 / 1392


وصیت نامه شهید خادم الشهدا

نمی دانم چی بگم

این وصیت نامه ها سرشاراز سخنهای ناگفته هست

موهای بدن انسان سیخ میشه

بغض گلویت را می فشارد

امان از مظلومیت

فرزندان زهرا



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 20 / 7 / 1392


خداحافظی

 خمپاره خورده به سنگرم

بال هایم مجروح شده

توان پرواز ندارم

 مدتی به عقب بر میگردم

برای سلامتیم دعا کنید

امیدارم دوباره که به جبهه ی جنگ نرم بر میگردم،سلاحم مجهز به ایمان راسخ باشد

یا علی (ع)

 



:: موضوعات مرتبط: شعر در متن ، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


حرفهای نا گفته


سلام بر .........................

 

 

 

ای کاش مانند اشک چشمانتان ،

زمانی که در ربناهای نافله ات دعایمان می کردی از صورت گناه فرو می ریختیم ، و بازگشتی نداشتیم

 

ای کاش مانندقلب تپندهتان،

که وقتی به دیار معشوقش میشتابد و  بر شدتش افزوده می شود  ، تپش ما در محو کردن گناهانمان شدت می یافت

 

ای کاش  ،  همون چیزی می شدیم  که خدامی خواست........................

 

خدایا یا فریاد گلویم را بگیر یا بغض گلویم را …

هر کدام راه دیگری را بسته اند!!!!!

 



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


از این همه تکرار خسته شده ام

از اين همه تكرار خسته شده‌ام. كبوترهاي مهاجر كي رفتند با چشماني كه آيه‌هاي اندوه بود و پر از آهنگ رفتن، و ناراحت از ثانيه‌هاي جاماندن؟

راستي ياد بچه‌هاي جبهه به خير، ياد خدا، ياد جبهه به خير، آن وقتها كه در امتداد نسيم، خستگي را احساس مي‌كرديم و زجر مثل برگ ياس نوازشمان مي‌كرد و  درد مثل نيلوفر به دورمان مي‌پيچيد و آرامشمان مي‌داد. دلمان به ياد خدا بود و به فكر خوبي. غفلت با ما قهر كرده بود و با رفاه هم آشتي نداشتيم.

ياد موقعيتهايي به خير كه در آن به فكر موقعيت نبوديم. ياد دوكوهه به خير كه هزاران كوه ايستادگي تربيت كرد. ياد ايستگاه صلواتي به خير كه استراحتگاه ملائكه بود. ياد پلهايي به خير كه فاصلة دنيا و آخرت بود، ياد خودروهاي بهشتي به خير كه انبوهي دل را سوار مي‌كرد و از جاده‌هاي صراط از ميان دوزخ آتش به مقصد مي‌رساند. ياد جاده‌هايي به خير كه آدمي را از بيراهگي، انحراف و چند راهگي نجات مي‌داد. ياد تابلوهايي به خير كه راه جاودانگي را مشخص مي‌كرد. ياد سنگرها به خير كه مفصل‌ترين ميهماني اشك و خلوص را بدون خرجهاي كلان ترتيب مي‌داد. ياد خاكريز به خير كه گودالهاي لغزش را صاف مي‌كرد. ياد حسينيه به خير كه شاهد قدوم اهل بيت(ع) بود.

ياد بستان به خير كه مزرعة عشق بود، سوسن‌گرد كه آن همه شقايق در دل كاشت، آباداني كه از ويرانيهاي دل جلوگيري مي‌كرد. خرمشهر كه شهرداران آسمان به زيبا سازي‌اش پرداختند، اروندي كه هزاران دل در آن آبتني كردند، شلمچه كه كبوترهاي بي‌نشان را در گوشه و كنارش منزل داد.

ياد حناي يكرنگي به خير، ياد فهميده‌ها به خير كه قبل از تكليف به تشييع رفتند. ياد بسيجي به خير كه ضريب اخلاص بود. ياد تخريبچي به خير كه حصارهاي دنيا را فرو ريخت. ياد پلاك به خير كه شمارة پرواز بود، ياد گروه خونهايي به خير كه همه مثل هم بودند. خاكريز نوني‌شكل كه روبه‌روي آن حرفي از نام و نان نبود. جزيرة مجنون كه شاهد جنون عشق بود. جزيرة سهيل كه ستاره‌هاي زميني را به آسمان عروج فرستاد. ام‌القصر كه اهالي ويلا را هرگز به خود نديد. فاو كه وفا به تعهد بندگي را مي‌آموخت. ياد كميل و گردانش كه همه به علي(ع) پيوستند و گردان مالك كه از مال چيزي نداشتند. گردان روح الله كه به نياز جسم سرگرم نبودند. گردان حبيب‌بن‌مظاهر كه همه دوست خدا بودند. گردان علي‌اصغر، كه همه بزرگ بودند.

 

 

شهدا ، به خدا دلتنگتونم.....

 



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


بغـــضی روی صـــندلی چـــرخــدار
بغضی روی صندلی چرخدار

خیس از مرور خاطره های بهار بود
ابری كه روی صندلی چرخدار بود

ابری كه این پیاده رو او را مچاله كرد
روزی پناه خستگی این دیار بود

آن روز ها كه پای به هر قله می گذاشت ،
آن روز ها به گرده طوفان سوار بود

حالا به چشم رهگذران یك غریبه است
حالا چنان كتیبه زیر غبار بود

بین شلوغی جلوی دكه مكث كرد
دعوا سر محاكمه شهردار بود

آن سوی ، پشت گاری خود ژست می گرفت
(مرد لبو فروش ، سیاستمدار بود)

از«جنگ و صلح» نسخه كه پیچید ادامه داد:
«اصرار بر ادامه جنگ انتحار بود»

این سو یكی كه جزوه كنكور می خرید،
در چشمهاش نفرت از او آشكار بود

می خواست كه فرار كند از پیاده رو
می خواست و به صندلی خود دچار بود

دستی به چرخ ها زد و سمت غروب رفت
ابری فشرده در صدد انفجار بود

خاموش كرد صاعقه های گلوش را
بغضی كه روی صندلی چرخدار بود

 



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، عطر کربلا، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


چگـــونه راه شـــهدا را ادامــه دهـــــیم؟

ما هرچه داریم از وجود پربرکت ولایت فقیه است زیرا با قیام امام خمینی(ره) بود که ما ایرانیان از دست دیکتاتور و از دست بیگانگان نجات یافتیم.
ما ملت ایران برای
به وجودآمدن ولایت فقیه در کشورمان قیام کردیم و پیروز شدیم اما دشمن نتوانست پیروزی ما را تحمل کند. جنگ نرم به راه انداخت و بازهم با شکست مواجه شد. وقتی ناامید از براندازی جمهوری اسلامی شد ، هشت سال جنگ تحمیلی را به راه انداخت. از آنجایی که ایران ما صاحب داشت و امداد غیبی می شد باز نقشه دشمنان اسلام با شکست مواجه و نقشه شومشان عملی نشد و این بار هم جنگ نرم را به راه انداختند دشمنان اسلام برای ایران از هیچ سلاحی دریغ نکردند. دشمنان ایران اسلامی این را خوب بدانند که ما آزادی اسلامی می خواهیم، نه آزادی جهانی. ما ایرانیان خوب این چکمه پوشان شرق و غرب و منافقان کوردل را می شناسیم و ضربت خورده کشورهای غربی و شرقی از جمله آمریکا و انگلیس هستیم.
اما دشمن با بی عقلی ها و کج فهمی ها بازهم ملت ایران را نشناخته و از آشوبگران آشکارا حمایت می کند.
ما ملت ایران از اینجا می گوییم که آمریکا دشمنی آشکار و آشناست. ما ملت ایران قیام کردیم که زیر پرچم دیکتاتور نباشیم.
زیرا ما ملت ایران دیکتاتوری را یزید زمانه خود می دانیم که ما نتوانستیم تحمل کنیم زیرا دولت ما وابسته به بیگانه بود.
این ولایت فقیه بود که ملت را از خواب غفلت بیدار کرد و با رهبری امام به پیروزی رسیدیم . ملت ایران از آمریکا دلی پرخون دارد.
وقتی پدرم از خاطراتش برایم تعریف می کند من اینقدر نفرت دارم که نمی دانم انزجار خود را چگونه بگویم. پدرم می گوید ما در خدمت سربازی بودیم فرمانده و سربازانی مؤمن و با خدا و با غیرت بودند. فرمانده مان مخفیانه می آمد برای ما سخنرانی می کرد. می گفت دعا کنید ما از دست این آمریکایی ها خلاص شویم. چقدر ما در کشور خودمان نوکر این آمریکا باشیم از چه چیز مملکتم دفاع کنم. آشکارا خانه فحشاء ساخته اند. در آن روزها، روزهای قمار، شراب، عرق و... از خاک کشورم دفاع کنم که در اشغال اوست که اگر درخیابان من و تو را آمریکایی به قتل برساند اندازه سگ آمریکایی هم ارزش نداریم. اگر سگ آمریکایی را من و تو بکشیم باید محاکمه شویم.
از ثروت ملی ام دفاع کنم که همه ثروت کشورمان در اختیار آنهاست برای ترقی و پیشرفت کشورم دفاع کنم که آنها نمی گذارند یک پیچ هواپیما را ببندم. اینها می خواهند من و تو یک نوکر وابسته باشیم. بعد ادامه می داد می گفت چه لزومی دارد من صبح که از خواب بیدار شدم سرتعظیم جلوی این آمریکایی ها خم کنم که حتی خدا را نمی شناسند و دین هم ندارند. نان و آب این مملکت را می خورم و چه لزومی دارد که نوکری اینها را بکنم؟برای ما مرگ بهتر از این زندگی با ذلت است.
دشمنان ایران و اسلام بدانند که یک نهاد و یا یک ارگان تنها امام را نمی خواست بلکه امام را یک ملت می خواست. تا امام به پیروزی رسید.
اصلا امام برای خدا و اسلام کار کرد و خدا هم با امام بود زیرا امام می خواست مردم را از منجلاب گناه و فساد نجات دهد.
و از آنجایی که ولایت فقیه معجزه داشت و با کمک امداد غیبی امام پیروز شد اما دشمنان و منافقان و همدستان آشوبگران بدانند که این انقلاب را به آسانی به دست نیاورده ایم که به آسانی از دست بدهیم. زیرا این انقلاب را با خون هزاران شهید به وجود آورده ایم و با خون هزاران شهید انقلابمان را حفظ کردیم. ما راه شهدا را ادامه می دهیم نه راه مفسدان و آشوبگران که آشکارا نقاب ازصورت برداشته و شمشیر روی اسلام می کشند و دهن کجی به اسلام، قرآن و ولایت فقیه می کنند. این ها به خون هر مسلمانی تشنه هستند و به فکر منافع خود هستند. همین ها باعث شدند که هشت سال جنگ تحمیلی به وجود آمد. همین ها بودند که هر روز در ایران با نقشه آشکار و پنهان ضربه مهلک می زنند. ما ملت ایران اجازه نمی دهیم که دشمنان ایران اسلامی به آرزوی دیرینه خود برسند.



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


چند کلمه با شهدا

حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم. اسلام دست از سر ما بر نمی دارد. ماباید بمانیم و کاری را که می خواهیم. انجام بدهیم. همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم.و آن (( عشق)) است. اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی کند...



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 18 / 7 / 1392


معذرت می خواهم.

 اگر آن قدر نتوانسته ام تو را دوست داشته باشم، و این دوست داشتن را به تو نشان دهم، که تو با تمام وجود دریابی که برایم عزیزی و برای همین است که اعتقاد دارم باید از گوهر ارزشمند وجودت پاسداری شود، مشکل از من است!

 

 

 من از جانب تمام کسانی که شعار دادند "مرگ بر بدحجاب" از تو معذرت می خواهم.



:: موضوعات مرتبط: شهداء شرمنده ایم ، حجاب و بی حجابی، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 17 / 7 / 1392


مثل موبایل...



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 16 / 7 / 1392


بسم رب الشهدا و الصديقين

سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!



:: موضوعات مرتبط: دفاع مقدس، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 16 / 7 / 1392


به یاد سید جواد



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 15 / 7 / 1392


چند ندبه تا جمعه آمدنت فاصله است؟

با صداي کدام پروانه؛

با آواز کدام سنگ؛

با ترانه کدام باران؛

ويراني همواره مان را فرياد بزنيم؟

اي دور از دسترسِ نزديک!

اي سخاوت هر روزه زمين!

که نماز مهرباني ات را ستاره ها، هزار مرتبه اقتدا کردند.

و هر روز، تشنه تر از پيش، سر به کوهوار شانه هايِ آسماني ات گذاشتند.

چقدر اين روزهاي بي تو، کش آمده اند! چقدر طولاني شده، صداي نيامدنت!

چقدر غليظ است هواي دلتنگي ات!

اي مهرباني بي حدّ!



:: موضوعات مرتبط: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج، درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 14 / 7 / 1392


بیدار شوید!!!

نمیدانم… نمیدانم چرا هروقت دلم میگیرد، یاد انسانهایی می افتم که بیگناه و بدون محاکمه کشته شدند؛ اینجاست که دردی بر دردهایم افزوده میشود. کاش بدانید مشکلات مسلمانان را… و خبر داشته باشید از دل پر درد مادران فرزند از دست داده…

آه از نسل کشی و از مسلمان کشی

وای که چه بر سر انسانهای بیگناه گذشت از دست کافران!!!

انگار کافران عادتشان شده که در کشورها تفرقه ایجاد کنند و انسانها را به جان هم بیاندازند یا به قولی از آب گل آلود، ماهی بگیرند

جای تعجب ندارد که اینقدر در لاک خود فرو رفته ایم و از برادران و خواهران مسلمان خود غافلیم، زیرا همه ی ما را مشغول کرده اند به یک زندگی که الگوی آن مملو از کفر است.

چرا یک مسلمان نباید از کشته شدن برادران و خواهرانش خبر داشته باشد؟ چرا؟

نسل کشی مسلمانان در طول زمان، امریست تکراری

کشتار مسلمانان کامبوج به دست گروه نژاد پرست خمرهای سرخ، قتل عام مسلمانان بالکان بوسیله ی یورش وحشیانه صربها به صربرنیت سا ، کشتار مسلماناندر بوسنی و هرزگوین و کوزوو،قتل عام و جنایت علیه مسلمانان منطقه توسط آمریكا، کشتار وحشیانه مسلمانان چچن توسط دولت روسیه، جنایت علیه مسلمانان اروپایی، جنایات و نسل کشی رژیم صهیونیستی علیه فلسطین و لبنان، نسل کشی مسلمین در چین، کشتن مردم بیگناهی که در کاروان آزادی غزه  بودند و كشتار مسلمانان معترض به قرآن سوزی کشمیری توسط ارتش هند ...وَ....وَ...وَ..وَ.

میدانم که از غیر قابل شمارش بودن این جنایات خبر دارید و همینطور از سکوت حکومتها و رسانه ها در مقابل این وقایع هولناک

آیا زمان آن فرا نرسیده است که برای دفاع از دین حق که همانا اسلام است، برخیزیم و فریاد خود علیه جنایتکاران را به گوش جهانیان برسانیم؟



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 14 / 7 / 1392


جملاتی انرژی بخش در رابطه با خدا
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است ، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
خوشا آن بنده با عهد و پیوند / که دارد بازگشتی با خداوند
به کام خویش اگر چندی رود راه / چو باز آید نیاز آرد به درگاه . . .



اون لبخندی که برای پنهان کردن دردت میزنی ، لبخند خداست به بنده اش
اون لبخندی هم که پشتش خدا باشه ، تمام مشکلاتو حل میکنه . . .

 

 



:: موضوعات مرتبط: درد و دل، نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 14 / 7 / 1392


مردم چه می گویند؟

مَردُم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت
مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا ازدواج نمیکنی ؟
چرا بچه دار نمیشی ؟
چرا اینطوری نوشتی؟
عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟
 فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره. اگر
بسیار کار کنی می گویند احمق است .
اگر کم کار کنی می گویند تنبل است .
اگر خرج کنی می گویند افراط گر است .
اگر جمع کنی می گویند بخیل است .
اگر ساکت و خاموش باشی می گویند لال است .
اگر زبان آوری کنی می گویند ورّاج و پرگو است .
اگر روزه بداری و شبها نماز بخوانی می گویند ریاکار است .
و اگر عمل نکنی می گویند کافر است و بی دین .
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت
قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه، از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش
نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن
و مشغول کار خودت شو
************
می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت:
فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می
گویند؟!...

می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط
مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می
گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟... پدرم
گفت: مردم چه می گویند؟!...

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم:
چرا؟... خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم پول مراسم
عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما
رد شوی. گفتم: چرا؟... آنها گفتند: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت:
وای بر من. گفتم: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم
گفت: شکست، به همین زودی؟!... گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می
گویند؟!...

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد.
همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می
گویند؟!...

بچه ام می
خواست به دنیا بیاید، در یک زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان
خصوصی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ
کشید. دخترم گفت: چه شده؟... زنم گفت: مردم چه می گویند؟!...

مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک
ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت:
مردم چه می گویند؟!...

خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در
اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و
تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود: مردم چه می
گویند؟!...مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم
نگران من نیستند



:: موضوعات مرتبط: نوشته دل، ،

نوشته شده توسط استاد رسول ناجی زواره در 14 / 7 / 1392


:: گمنامی
:: بندگی
:: ما سینه...
:: تردید کن
:: 000
:: خدایا
:: بی او
:: آقا نیا
:: بوسه بر بی سر
:: رمضان
:: تا آخر ایستاده ایم
:: جانباز
:: چچ
:: و پا برهنه رفت ...
:: مادراتون چشم انتظارند...
:: پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو می کرد...
:: پس از سالها با شنیدن خبر شناسایی پیکر بهروز آرام شدم....
:: مرگ تدریجی ست
:: ازتومیگفتند...
:: اندازه هزار سال
:: دختر شهید
:: آرامش خانه
:: 555555
:: 44444444
:: 3333333
:: 222222222
:: 11111111
:: .......
:: ای دشمن
:: و پا برهنه رفت ...
:: کلیپ شهیدان
:: شهید رضا کردیزاده
:: شهدا میگویند...
:: نظر دهید
:: گفتگو با خدا
:: باسلام...
:: خواهرم
:: من حجابمو دوست دارم
:: بسم اله ...
:: خواهرم
:: چادر
:: مادر...
:: مراقب باشید...
:: سخنی زیبا
:: هشت بهشت
:: شهدا هم به یادت تشنه ماندند یا حسین(ع)
:: کربلا

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد





سلام. با تشکر از ورود شما به این وبلاگ منتظر نظرات زیبای شما هستیم .
rasool.n635@gmail.com




:: خرداد 1394;
:: فروردين 1394;
:: مرداد 1393;
:: تير 1393;
:: خرداد 1393;
:: مهر 1392;
:: شهريور 1392;
:: مرداد 1392;

آبر برچسب ها

جملات زیبا , 12 , 11 , 10 , 9 , 8 , 5 , 6 , 4 , 3 , 2 , شهید گنجی زاده زواره / محمد علی دسته: سرداران شهید مشخصات نام : گنجی زاده زواره / محمد علی نام پدر : حاج خلیل تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۶/۲۰ محل تولد : زواره تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۶/۲۹ محل شهادت : عملیات پاکساز , شهید گنجی زاده زواره / محمد علی دسته: سرداران شهید مشخصات نام : گنجی زاده زواره / محمد علی نام پدر : حاج خلیل تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۶/۲۰ محل تولد : زواره تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۶/۲۹ محل شهادت : عملیات پاکساز , شهید گنجی زاده زواره / محمد علی دسته: سرداران شهید مشخصات نام : گنجی زاده زواره / محمد علی نام پدر : حاج خلیل تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۶/۲۰ محل تولد : زواره تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۶/۲۹ محل شهادت : عملیات پاکساز , شهید گنجی زاده زواره / محمد علی دسته: سرداران شهید مشخصات نام : گنجی زاده زواره / محمد علی نام پدر : حاج خلیل تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۶/۲۰ محل تولد : زواره تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۶/۲۹ محل شهادت : عملیات پاکساز ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by shohadazavareh